«آلن کوهن»، آموزگار و نویسنده ی بزرگ، در کتاب «نفس عمیق زندگانی»، به یکی از آزمایش هایی که روانشناسان به منظور مطالعه ی رفتار کودکان ترتیب داده بودند، اشاره می کند. روانشناسان اتاقی را با انواع و اقسام اسباب بازی های جدید پر کرده بودند و کودکی را که بهانه گیر و ناسپاس و ناآرام بود در اتاق گذاشتند. آن کودک از سراغ آن اسباب بازی به سراغ دیگری رفت و با هر کدام چند دقیقه ای بازی کرد. سپس آن را به گوشه ای پرت کرد و به سراغ ناظر و پژوهشگر رفت و شکایت کرد که حوصله ام سر رفته و یک اسباب بازی دیگر به من بدهید تا با آن بازی کنم.
در آزمایشی دیگر، کودکی دیگر را که مثبت، خوش بین و آرام بود در اتاق گذاشتند. این بار به جای اسباب بازی، مقداری کود اسب جلوی او ریختند و منتظر واکنش او شدند. ناظر و پژوهشگر حاضر در اتاق، از اینکه لبخندی شیرین و زیبا بر چهره ی کودک نقش بست، حیرت زده شد.
پژوهشگر از پسر بچه پرسید: « چرا اینقدر خوشحالی!»
او با شادی تمام گفت: « چون حتما این دور و برها یک اسب است!»